◄√ כلــَـم گِــــــرفتـﮧ از פֿــیلے ـهآ،از ایـלּ כُنیاے پَست √►
مـפֿـاطب פֿـاصے نـכارכ نوشتـﮧ هایم، اما تا כلت بـפֿـواهـכ.. همـכرכ כارכ، כاغِ تمامِــ نوشتـﮧ هایم
نزد طبیب رفت و از غم بزرگی که در دل داشت گفت.
طبیب به او گفت: به میدان شهر برو،
آنجا دلقکی هست،
آنقدر تو را می خنداند تا غمت از یادت برود.
مرد با چشمی اشکبار، لبخند تلخی زد و گفت:
من همان دلقکم...
**************************************
می ترسم که عمر مجال دوباره دیدنت را ندهد.
دوست من .اشکم سرازیر ازحسرت روزهای هدر رفته است .
اگر آمدی ونشانی من به گورستان شهر بود .
فقط خوبیهایم را به خاطر آور.......
**************************************
امشب بزنیم به سلامتیه
اونی که دوستش داشتیم
نفهمید درک نکرد شاید ما خوب نبودیم
شاید اون نتونست درکمون کنه
رفت تنهامون گذاشت دلمون براش تنگه
اون حتی بهمون فکرم نمیکنه عکسش رو نگاه میکنیم
میگیم بی شرررررف من که عاشقت بودم
چرااااااا باید بری جونمم برات میدادم
کی میتونه برات مثل من باشه
اما تو چشمتو بستی, بهم حتی فرصت ندادی
بیخیال به سلامتی اونایی که حرف تو گلوشون بغض شد
سلامتی اونی که رفت بی خداحافظی...
**************************************
توجه!!!!
اگه کثافت رو با خودکار معطر بنویسی هم
چیزی از معناش کم نمیشه !
درست مثه آدمهای گندی که
لباس و آرایش و موقعیت خوب دارن !
طراح قالب پیچك دات نت |